
زبان انگلیسی کلمهٔ Psychology با آوایش انگلیسی: /saɪˈkɑlədʒi/ ( گوش بدهید) مستقیماً از عبارت یونانی Ψυχολογία وام گرفته شده؛ این عبارت از دو واژهٔ ψυχή و λόγος تشکیل میشود؛ که با کمی اغماض، آن را میتوان به صورت «مطالعهٔ روح» (به انگلیسی: Study of Soul) برگرداند. جالب توجه است که واژهٔ Psyche (به یونانی: ψυχή) در زبان یونانی مطلقاً «روح» (به انگلیسی: Soul) معنا میدهد، و مفهوم «ذهن» یا «عقل» (به انگلیسی: Mind) را در بر نمیگیرد ، اما بر اساس اشتباه رایج، در انگلیسی، واژهٔ یونانیِ Psyche تقریباً معادل Mind گرفته میشود زبان فارسی «روان» در اکثر منابع، معادل واژهٔ عربی «روح» گرفته شده است؛ لذا همانند معادل انگلیسیاش، واژه روانشناسی در زبان فارسی نیز کلمهای ناقص برای تعریف این علم است. به نظر میرسد عبارت عربیِ «نفس ناطقه» مناسبترین کلمه برای مشخص کردن موضوع علم روانشناسی باشد. از آنجا که جزء «شناس» در «روانشناسی»، صفت فاعلی است، این کلمه الزاماً جدا و با فاصلهٔ مجازی نوشته میشود. تعریف روانشناسی طی تاریخچهٔ کوتاه خود به گونههای متفاوتی تعریف شدهاست. اولین دسته از روانشناسان حوزه کار خود را مطالعه فعالیت ذهنی میدانستند. با توسعه رفتارگرایی در آغاز قرن حاضر و تأکید آن بر مطالعه انحصاری پدیدههای قابل اندازهگیری عینی، روانشناسی به عنوان بررسی رفتار تعریف شد. این تعریف معمولاً هم شامل مطالعه رفتار حیوانها بود و هم رفتار آدمیان، با این فرضها که: ۱-اطلاعات حاصل از آزمایش با حیوانها قابل تعمیم به آدمیان است. ۲-رفتار حیوانها فی نفسه شایان توجهاست. از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۶۰ در بسیاری از کتابها درسی روانشناسی همین تعریف ارائه میشد. اما با توسعه روانشناسی پدیدارشناختی و روانشناسیشناختی بار دیگر به تعریف قبلی رسیدهایم و در حال حاضر در تعاریف روانشناسی هم به رفتار اشاره میشود و هم به فرایندهای ذهنی. از نظر ما روانشناسی را میتوانیم چنین تعریف کنیم: مطالعه علمی رفتار و فرایندهای روانی. این تعریف هم توجه روانشناسی را به مطالعه عینی رفتار قابل مشاهده نمایان میسازد و هم به فهم و درک فرایندهای ذهنی که مستقیماً قابل مشاهده نیست و بر اساس دادههای رفتاری و عصب-زیستشناختی قابل استنباط است، عنایت دارد.
مقاله های فارسی سافت دانلود همراه عکس
keywords : وب سایت سافت دانلود،دست نوشته سافت دانلود،مقاله سافت دانلود